معنی مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن, معنی مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به پ هم ریختن, معنی k[xا lcbj، smا lcbj، /dاbi lcbj (kاadj اgh)، fi , ik cdoتj, معنی اصطلاح مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن, معادل مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن, مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن چی میشه؟, مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن یعنی چی؟, مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن synonym, مجزا کردن، سوا کردن، پیاده کردن (ماشین الات)، به , هم ریختن definition,